معنی فرو رفتن در آب
فارسی به انگلیسی
Sink
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
حل جدول
فارسی به عربی
غطس، مغسله
فارسی به آلمانی
Ausguß (m), Senken, Sinken, Spühlbecken (n), Kopfsprung (m), Tauchen
فرهنگ معین
کوتاه شدن جامه در اثر شستن، بی آبرو شدن. [خوانش: (رَ تَ) (مص ل.)]
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1223